سیری در اهمیت اقتصادی، سیاسی و فرهنگی خلیج فارس

تاریخ نشر: 1400/02/09 کد خبر: zakt4bgn
خلیج فارس از نظر ژیوپلتیک، استراتژیک، نظامی و از تاریخی و فرهنگی یک پهنه آبی مهم و منحصر به فرد در جهان محسوب می شود. کشفیات باستان شناسی سالهای اخیر در دو سوی سواحل فارسی و عربی خلیج فارس ثابت می کند که این پهنه آبی یکی از مهمترین و شاید اولین مرکز سکونت انسانها است و گهواره و مرکز تبادل تمدنهای زیادی مانند ایلامی، سومری، آکدی، آشوری، بابلی، مادی، پارسی، یونانی، اسلامی و .. بوده است. آنچه می خوانید مقاله ایی است از دکتر پرویز باورصاد رئیس سابق  دانشکده علوم و فنون دریایی بوشهر و دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر در رابطه با اهمیت اقتصادی، سیاسی و فرهنگی خلیج فارس که به مناسبت روز خلیج فارس در اختیار مجله آب ایران قرار گرفته است.


 

سیری در اهمیت اقتصادی، سیاسی و فرهنگی خلیج فارس

 

الف- سیری در اهمیت اقتصاد دریا

ب- اهمیت اقیانوسها ، بنادر و سواحل و جزایر در توسعه پایدار

ج- خلیج فارس

د- پیشینه دوران باستانی خلیج فارس

ه- ضرورت راهبرد دریایی و دریانوردی جامع برای ج .ا .ا نافذ بر خلیج فارس

 

1-سیری در اهمیت اقتصاد دریا

 

دریا و اقیانوسها :

 

- مهمترین نعمات و هدایای خدادادی به انسان هستند که اثراتشان بر کم و کیف و ادامه حیات زندگی انسان و موجودات روی  غیر قابل اجتناب و حیاتی و غیرقابل شمارش هستند.

- همه مردم تحت تاثیر دریا هستند؟ ما، کشاورزان و صنعتگران به آب باران نیاز داریم که ثمره ابرهایی هستند که مادرشان دریا است.

- تنفس ما مردم ناشی از اکسیپژن تولید شده در پلانکتونهای دریا است  

 

-اثرات انسان بر دریاها :

 

بعضا خیلی مخرب و کم گرفتن ارزش آنها در حیات و ادامه آن در روی زمین است و در حقیقت نوعی سوء استفاده بوده و قطعا روش و میزان استفاده کنونی بشر عامل تقلیل ظرفیت معین تولیدات و نعمات دریا و اقیانوسها است.

 

اهمیت دریا بعنوان یک سرمایه برای انسان : را دو سطح میتوان بررسی کرد: ارزشهای کمی و قابل ارزشگذاری و ارزشهای کمی و غیر قابل ارزشگذاری

 

الف- ارزشهای کمی و قابل ارزشگذاری

 اقتصادی :

استفاده های کثیر معدنی و خدماتی نظیر

 نفت، گاز، انرژی برق از جریان آب و حرارت،

جاده های مجانی و طبیعی منبع حمل و نقل و تجارت سهل، ارزان و پرحجم و مظهر توسعه و رفاه و امنیت کشورها و ملل،

منابع عظیم درآمدهای ارزی،

منابع عظیم زیستگاههای ماهیان و گیاهان دریایی و سایر موجودات و بسیار اساسی برای تغذیه و سلامت انسانها؛

منابع عظیم تولید داروهای حیات بخش،

منابع عظیم تولید گردش، ورزش، سرگرمی و استراحت زیبایی و اماکن بی نظیر،

مولد هزاران شغل در صنایع و خدمات مستقیم و جانبی سواحل و دریاها،

* چند هزار کیلومتر مربع  و به اندازه چند استان کشور هستند؟

* چند هزار خانواده به آن مستقیما وابسته هستند؟

* چه اطلاعاتی راجع به دریاهای خود داریم و

* چقدر پول صرف آموزش و پژوهش مباحث دریایی خود میکنیم؟

* آیا میدانید فقط 5% از دریاها استفاده و بقیه آنها ناشناخته هستند؟

 

ب- ارزشهای غیرقابل شمارش

 

حیات انسانی

نیاز به نفس کشیدن و زندگی کردن ؟ چقدر برای هر کس و یا موجودی ارزش دارد؟

ماوای گونه های کثیر دریایی و ساحلی

منبع تفریح و نشاط انسانها

کنترل کننده شایط آب و هوایی و اقلیمی : ایجاد بخار، ابر و باران

منبع تغذیه ماهیان و گیاهان ضروری برای تغذیه و سلامتی انسانها

فرهنگهای دریایی، آموزش

 

برای درک اهمیت خلیج فارس باید به حوزه های کلان اقتصاد دریا و فعالیت و استفاده های از دریا اشاره نمود که میتوان مقدمتا آنها را بدو بخش سنتی و قدیمی با سابقه هزاران ساله (نظیر بندهای 1 تا 4) و همچنین بخش دانش بنیان اقتصاد دریا ازردیف 4 تا 10 تقسیم نمود؛ که برای سهولت مطالعه کلا به ده طبقه اصلی طبقه بندی شده  و سپس هر کدام به دهها حوزه فرعی تر نیز امروزه استنتاج و عملیاتی میشوند:

 

1-اقتصاد تجارت و حمل و نقل دریایی و بنادر

2-اقتصاد مواد شیلاتی، تغذیه، دارویی و بهداشتی دریایی

3-اقتصاد کشتی سازی، سازه های دریایی و بندری و تجهیزات صنعتی دریایی

4-اقتصاد گردشگری دریایی

5-اقتصاد منابع و انرژی های فسیلی

6-اقتصاد منابع و انرژی های غیر فسیلی تجدید پذیر نظیر تولید برق از امواج، جریانات دریایی و کشندها، دما و بادهای دریایی، آبهای گرم و سرد چشمه های دریا یا زیر کف دریا، تصفیه آب شور و ...

7-اقتصاد منابع کانی دریایی

8-اقتصاد بیو تکنولوزی یا زیست فناوریهای دریایی

9-اقتصاد نیروی دریایی و دریابانی نظامی دریایی

10-اقتصاد آموزش، تحقیقات و فناوریهای عالی، متوسطه و حرفه ای  دریایی

 

اشتباهات در استفاده بد از دریا و رودخانه ها و دریاچه ها:

 

- بشر امروز به لحاظ توانمندیهای فنی و مهندسی علمی کسب شده ! توانایی دارد امروز همه کاری بکند؟

* تغیر مسیر رودخانه ها و حفر کانال بین دریاها، و لایروبی بنادر و رودخانه ها

* استخراج بی رویه نفت و گاز

* ردیابی گله ای ماهیان از فضا و شکار بی رویه و تجاری

* تخریب محیط زیست دریا و سواحل

* وارد کردن همه پسابها و فضولات و آلودگیهای نفتی و شیمیایی نزدیک و دور از سواحل به دریا بصورت عمدی و سهوی و یا غیر ارادی

* مسدود شدن آبراههای قابل کشتیرانی بعلت نصب پلهای نادرست و سدها و استفاده زیاده از حد از آب

* عوارض مخرب دریانوردی مستمر بیش از 100 هزار کشتی در پهنه دریاها 

* و غیره......................................

 

نتایج استفاده بد از دریا :

 

آب بد مزه

کشته شدن  جانوران بومی دریایی ،

تهاجم گونه های غیر بومی به سواحل و آبهای جدید و مردن گیاهان و

کاهش صید ماهی

تغیر محیط و چرخه زیست دریایی

گرم شدن هوا و تسریع در تبخیر آب دریها

 

+ چه قوانینی راجع به بهره برداری و نگهداری از دریا و سواحل داریم ؟

+ چقدر عملا اجرا میشوند؟ و ....  

+ چقدر هماهنگی بین بهربرداران و مراجع وجود دارد ؟

 

2- اهمیت اقیانوسها ، بنادر و سواحل و جزایر در توسعه پایدار

 

-اقیانوسها , دریاها و خلیج ها ، رودخانه ها و سواحل و جزایر معرف نمادی جدا ناپذیر از توسعه پایدار جهانی هستند .

-اقیانوسها : شامل 72 % سطح زمین اند , تامین کننده وظایف پشتیبانی زندگی اند که بدون آنها زندگی روی زمین غیر ممکن است و پشتیبانی سطوح وسیعی از فعالیتها با اهمیت زیاد برای بشریت هستند .

-مناطق ساحلی منزلگاه 50 % جمعیت جهانی اند .

-غالب کشورهای جهان را کشورهای ساحلی تشکیل میدهند و چهل و چهار (44 ) کشور دنیا را دول جزایر کوچک در حال توسعه تشکیل می دهند , که اساساً به اقیانوسها وابسته اند . دریا و سواحل آن مزیت های نسبی مهمی در توسعه پایدار هستند و کشورهای محصور در خشکی عمدتا کمتر توسعه یافته میباشند.

-اقیانوسها، دریاها، جزایر و مناطق ساحلی اجزا یکپارچه و اساسی از زیستگاه زمین را تشکیل  و برای امنیت جهانی غذایی و رفاه و خوشبختی پایدار اقتصادی بسیاری ازاقتصادهای ملل و بخصوص کشورهای در حال توسعه حیاطی هستند.

-اندازه عظیم، تنوع و پیچیدگی محیط زیست دریا که تمام کشورها مدعی آنها هستند، دولتها و اجتماعات را با بسیاری چالشهای مرتبط با محافظت و مدیریت از آنها روبرو میسازند.

-بمنظور مدیریت مسئولانه و موثر سلامت محیط زیست ما اول باید :

-1- خصوصیت دریا را درک و دریابیم که محیط دریا خود مشابه یک موسسه نیست که ما بتوانیم آنرا مدیریت کنیم.

-2- محیط دریا یک سیستم پویا و متنوع است که بطور طبیعی، و بدون توجه به خواست ما برای مدیریت و کنترل رفتار آن، تغیر میکند.

-فقط تاثیر نفوذ آنسان بر محیط زیست دریایی میتواند مدیریت شود، که معمولا میطلبد ما رفتار خود را اصلاح کنیم.

-محیط زیست دریایی یک نهاد پیچیده ای است شامل :

-اجزا متمایز ولی بهم پیوسته ای است که بسیاری از آنها دارای ابعاد فیزیکی عدیده زیر هستند:

-1- سواحل 2- کف دریا 3- خاک زیر کف 4- حجم آب دریا 5- سطح آب و آتمسفر روی آن 6-  زیست دریایی ، گونه ها و زیستگاهای متنوع و فراوان 7- عناطر موجود در محیط زیست دریا 8- انرژی 9- اشیا و سازه هایی دست ساز انسان، و 10- فعالیتهای انسانی که در، بر، داخل و پیرامون

-دریاها و اقیانوسها :

-1- 70% سطح زمین را پوشش میدهند

-2- آنها تاثیر زیادی بر حرارت و الگوهای آب و هوایی دارند.

-3- قسمت اعظم اکسیژن تنفسی ما را تامین میکنند

-4- منبع اصلی تنوع زیستی و منابع طبیعی اند.

-حفاظت و مدیریت مبتنی بر منابع طبیعی از اهمیت اساسی نیل به توسعه اقتصادی و اجتماعی پایدار زیستی محسوب میشود

-تغذیه حدودا یک میلیارد انسان در سراسر جهان مبتنی بر اقیانوسها و دریاها میباشد.

-این وابستگی با افزایش جمعیت انسان رو به رشد است.

-تنزل درجه دریاها و اقیانوسها بطور جدی امنیت غذایی را بخطر می اندازد و فقر را در جهان ایجاد میکند

-علاوه بر غذا، دریاها و اقیانوسها برای ما کالاها و خدمات و منافع دیگری نظیر : نفت و گاز، انرژی قابل تجدید، کریدورهای حمل و نقلی و تفریح و گردشهای متعددی را فراهم میکنند.

-

-یک اجتماع سالم وابسته به دریاها و اقیانوسهای سالم است

-دریا مهمترین وسیله توسعه اقتصادی و صنعتی بدلایل زیر است :

-

-1- دریا ارزانترین شیوه حمل و نقل است.

-2- دریاها پرظرفیت ترین شیوه حمل و نقل هستند. و لذا :

-دریا و حمل و نقل دریایی تنها حلقه اساسی بین تجارت و تولید و مصرف در جهان امروزی است و بدون آن همه فعالیتهای بشری تنزل کمیت و کیفیت و بلکه متوقف میشوند.

-

-دریا، سواحل و بنادر دروازه های امنیت سیاسی، اجتماعی، دفاعی، تجاری، روابط خارجی، تولید و مصرف و غیره همه کشورهای ساحلی اند.

 

-اقیانوسها , سواحل و جزایر پشتیبان سطوح وسیعی از بهره برداریهای با ارزش اقتصادی و اجتماعی زیاد هستند :

-حمل و نقل دریایی 90 % تجارت بین المللی را شامل می شود .

-اکتشاف منابع معدنی ساحلی و فلات قاره تامین کننده 25 % تا 30 % عرضه جهانی انرژی هستند که بخصوص در آبهای عمیق در حال افزایش است .

-ماهیگیری از لحاظ اجتماعی و اقتصادی مهم است و مستقیماً و غیر مستقیم تامین کننده معاش برای 400 میلیون نفر جمعیت می باشد .

-آبزی پروری دریایی (M.A ) صنعتی خیلی رو به رشد  است در سطح جهانی بخصوص در رابطه با مناطق ساحلی و دریایی است .

-علاوه بر اینها , اقیانوسها ارائه دهنده وظایفی حیاتی  زندگی روی زمین هستند . اقیانوسها , تنظیم کننده آب و هوای کوتاه و دراز مدت می باشند . از طرف دیگر , اقیانوسها همچنین مولد خطراتی نظیر طوفان , زلزله و تسونامی ها هستند .

-چندگانگی فعالیتهای اقیانوسها فشار فزاینده ای را بر یکپارچگی اکوسیستم های ساحلی و دریایی ایجاد و بسیاری از منابع اقیانوسی , ساحلی و جزایر بعلت زیاده روی اکتشاف تهدید می شوند .

-75 % ماهیگیری جهانی یا کاملاً استفاده می شوند یا زیاده از حد بهره برداری می گردند .

-70 % از 126 جانوران دریایی تهدید می شوند .

-50 %   جهانی ناپدید شده اند و بسرعت در حال نابود شده می باشند .

-12 میلیون تن آب توازن (B.W )شامل 10 هزار نوع گونه دریایی در هر سفر ساله در سراسر دنیا جابجا میشوند , که گونه های مهاجم و   را گسترش میدهند .

-امنیت غذایی جمعیت فزاینده فشردگی تولید کشاورزی را ایجاب و منتج به کار برد فزاینده کود شیمیایی می شود که منتج به تضعیف وضعیت اکوسیستم های ساحلی می شود .

گزارشات متنوع روشنگر این هستند که اقیانوسها , سواحل و جزایر بعلت ماهیگیری زیاده از حد در دریا با توسعه  بی نهایت امتداد سواحل ها و آلودگی فزاینده شهر و مناطق در حال تجربه کاهش موقیعت شدیدی هستند .

-این وضعیت نزدیک به موقیعت بحرانی است و در بسیاری جاها ممکن است به کاهش شدید حیات وحش اقیانوس و فروپاشی غیر قابل بر گشت اکوسیستم اقیانوس منجر شود .

 

بر این اساس است که ایران بعنوان یک کشور باستانی دریایی با دو منطقه عریض و طویل در جنوب و شمال دارای کلیه فرصتها و تهدیدات فوق الذکر در منافع کوتاه و درازمدت همه جانبه سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، دفاعی و ... خود است.

3- خلیج فارس

 جغرافیای طبیعی دریایی ایران

خلیج فارس (یا خلیج پارس) در امتداد دریای عمان و در میان شبه جزیره‌ عربستان و ایران قرار دارد. مساحت آن ۲۳۳٬۰۰۰ کیلومتر مربع است. از شرق از طریق تنگه هرمز و دریای عمان به اقیانوس هند و دریای عرب راه دارد، و از غرب به دلتای‌ رودخانه‌ اروندرود، که حاصل پیوند دو رودخانهٔ دجله و فرات و الحاق رود کارون به آن است، ختم می‌شود..

کشورهای ایران، عمان، عراق، عربستان سعودی، کویت، امارات متحده عربی، قطر و بحرین در مجاورت خلیج فارس هستند.

خلیج فارس از سمت شمال با ایران، از غرب با کویت و عراق و از جنوب با عربستان، بحرین و امارت متحده عربی همسایه‌است. وسعت آن ۲۴۰،۰۰۰ کیلومتر است و پس از خلیج مکزیک و خلیج هودسن سومین خلیج بزرگ جهان بشمار می‌آید.

این خلیج توسط تنگه هرمز به دریای عمان و از طریق آن به دریاهای آزاد مرتبط است و جزایر مهم آن عبارت‌اند از: خارک، ابوموسی، تنب بزرگ، تنب کوچک، کیش ، قشم، و لاوان که تمامی آنها به ایران تعلق دارد.

خلیج فارس و سواحل آن معادن سرشار نفت و گاز دارد و مسیر انتقال نفت کشورهایی چون کویت، عربستان و امارات متحده عربی است. به همین دلیل، منطقه‌ای مهم و راهبردی بشمار می‌آید. بندرهای مهمی در حاشیه خلیج فارس وجود دارد که از آنها می‌توان بندر شارجه، دوبی، ابوظبی و بندر عباس و بوشهر را نام برد. دریانوردی در خلیج فارس پیشینه بسیار طولانی دارد.

منابع خلیج فارس

 

 این خلیج متوسط 56% ذخایر نفت جهان را در بر دارد و هنوز هم مهمترین خلیج در جهان محسوب می گردد. میادین نفتی خلیج فارس مهمترین منابع نفت دنیا می باشند.

میادین نفتی سروش، بهرگانسر، سیری، نوروز و لاوان و میدان گازی پارس جنوبی از مهمترین میادین هیدروکربوری ایران می باشند. خلیج فارس با 226 هزار کیلومتر مربع و سعت و 68 میلیارد بشکه ذخیره نفت (56%)کل ذخایر نفت جهان یک آبراه بزرگ و مهم بین المللی است که از دوره هخامنشیان تا امروز همواره اهمیت استراتژیک داشته و بویژه در دوره جنگ جهانی دوم و در دوره جنگ سرد بر اهمیت و شهرت جهانی آن افزوده شد.

با انقلاب اسلامی ایران و بر هم خوردن معادلات جهانی با بروز سه جنگ موسوم به جنگهای سه گانه خلیج فارس و با توجه به اهمیت اقتصادی و جهانگردی که کشورهای حاشیه آن پیدا کرده اند، اهمیت آن و توجه جهانیان به آن، این منطقه را به مشهورترین نقطه جغرافیایی تبدیل کرده است.

علیرغم فراز و نشیبهای مختلف تاریخی هنوز هم ایران مهمترین کشور منطقه است که قسمت اعظم خلیج فارس و تمامی سواحل شمالی آنرا تحت حاکمیت دارد.

خلیج فارس گرمترین پهنه آبی دنیاست، عریض ترین بخش آن 180 مایل است و عمیق ترین نقاط آن 93 متر در 15 کیلومتری تنب بزرگ، و 100 متر در خور موسی در بندر امام است. کم عمق ترین بخش آن در غرب بین 10 تا 30 متر است عمق کم خلیج فارس باعث شده است که خشکی مرتب بدرون دریا پیشروی نماید.

در عین شوری زیاد آب، 200 چشمه آب شیرین در کف و 25 چشمه کاملاً شیرین در سواحل این خلیج جریان دارد که همگی از کوههای زاگرس یا پارس سرچشمه می گیرند، اروند، کارون، دیاله، زاب، جراحی، مند، دالکی و میناب بزرگترین و پر آب ترین رودهایی هستند که به خلیج فارس می ریزند.

گرمای هوا گاهی در تابستان 50 درجه و برودت آن در زمستان تا 3 درجه گزارش شده است. خلیج فارس از نظر منابع طبیعی از غنی ترین پهنه های آبی جهان است نفت، گاز، فسفات، گوگرد ، مروارید، مرجان، انواع ماهیها و میگو از جمله ثروتهای خلیج فارس است. بنادر دبی، شارجه، ابوظبی، کویت، بحرین، دوحه ، کیش، بندر عباس، خرمشهر و بصره خلیج فارس را به قطب اقتصادی و توریستی جهان تبدیل کرده است.

خلیج فارس از نظر ژیوپلتیک، استراتژیک، نظامی و از تاریخی و فرهنگی یک پهنه آبی مهم و منحصر به فرد در جهان محسوب می شود. کشفیات باستان شناسی سالهای اخیر در دو سوی سواحل فارسی و عربی خلیج فارس ثابت می کند که این پهنه آبی یکی از مهمترین و شاید اولین مرکز سکونت انسانها است و گهواره و مرکز تبادل تمدنهای زیادی مانند ایلامی، سومری، آکدی، آشوری، بابلی، مادی، پارسی، یونانی، اسلامی و .. بوده است. 

 

خلیج فارس بزرگترین پناهگاه موجودات دریایی

خلیج فارس بزرگترین پناهگاه موجودات دریایی به ویژه آبزیان ظریف و کوچک از قبیل ماهی های تزئینی زیبا و رنگارنگ مرجان ها، صدف ها، حلزون ها، نرم تنان، شقایق ها، اسفنج ها، عروس های دریایی و غیره است.تعداد زیادی از این آبزیان که در نوع خود زیباترین موجودات دریایی هستند، به علت حوادث مختلف و مسایل زیستی به این پناهگاه آرام وگرم پناه آورده اند و از هزاران سال پیش در آن به زندگی خویش ادامه می دهند.

انواع میگو 

بنا به اظهار کارشناسان شیلات، تاکنون بیش از ده نوع میگو در آبهای خلیج فارس صید و شناخته شده است که مشهورترین آنها لابستر یا شاه میگو است که وزن آن تا یک کیلو و گاه بیشتر می رسد. از این نوع میگوی کمیاب که در سواحل صخره ای و نزدیک ساحل زیست می کند سالی حدود 200 هزار عدد صید می شود. بعد از شاه میگو معروفترین نوع میگو یوفایو است که هر 5 عدد آن یک پاوند وزن دارد. کوچکترین نوع میگوی خلیج فارس که در زبان محلی به آن چکو و سرتیز میگویند، برای کنسرو مورد استفاده قرار می گیرد. وزن یکصد تا دویست عدد از این میگو به یک پاوند میرسد و به حد وفور در خلیج فارس یافت می شود.

4-  پیشینه سیاسی و جغرافیایی دوران باستانی خلیج فارس

 

خلیج پارس نامی است به جای مانده از کهن‌ترین منابع، زیرا که از سده‌های پیش از میلاد سر بر آورده‌است، و با پارس و فارس _ نام سرزمین ملت ایران _ گره خورده‌است. از یونانی این خلیج، «خلیج پارس»، مورد استفاده‌ قرار می‌گرفته که از نخستین شاهنشاهی مهم این منطقه، شاهنشاهی پارس برگرفته شده‌است. در دههٔ ۱۹۶۰ میلادی و با اوج گرفتن پان عربیسم، برخی از کشورهای عربی، از خلیج فارس، به صورتهای دیگری غیر از «خلیج فارس» نام بردند. ایران، به نوبهٔ خود با تصویب دو قطع‌نامه در سازمان ملل متحد، نام خلیج پارس را رسماً وارد اسناد این سازمان کرد. قطع‌نامهٔ نخستین به شمارهٔ UNAD ۳۱۱/Qen در ۵ مارس ۱۹۷۱، و مورد دوم به شمارهٔ UNLA ۴۵٫۸٫۲ در ۱۰ اوت ۱۹۸۴ تصویب شدند.

قدمت خلیج فارس با همین نام چندان دیرینه‌است که عده‌ای معتقدند:

 

«خلیج فارس گهواره تمدن عالم یا خاستگاه نوع بشر است.» 

 

ساکنان باستانی این منطقه، نخستین انسان‌هایی بودند که روش دریانوردی را آموخته و کشتی اختراع کرده و شرق و غرب را به یکدیگر پیوند داده‌اند.

اما دریانوردی ایرانیان در خلیج فارس، قریب پانصد سال پیش از میلاد مسیح و در دوران سلطنت داریوش اول آغاز شد. داریوش بزرگ، نخستین ناوگان دریایی جهان را به وجود آورد. کشتی‌های او طول رودخانه سند را تا کرانه‌های اقیانوس هند و دریای عمان و خلیج فارس پیمودند، و سپس شبه جزیره عربستان را دور زده و تا انتهای دریای سرخ کنونی رسیدند. او برای نخستین بار در محل کنونی کانال سوئز فرمان کندن کانالی را داد و کشتی‌هایش از طریق همین کانال به دریای مدیترانه راه یافتند.

در کتیبه‌ای که در محل این کانال به دست آمده نوشته شده‌است: «من پارسی هستم. از پارس مصر را گشودم. من فرمان کندن این کانال را داده‌ام از رودی که از مصر روان است به دریایی که از پارس آید پس این جوی کنده شد چنان که فرمان داده‌ام و ناوها آیند از مصر از این آبراه به پارس چنان که خواست من بود.»این نخستین مدرک مکتوب بجا مانده درباره خلیج فارس است. از سفرنامه فیثاغورث ۵۷۰ قبل از میلاد تا سال ۱۹۵۸ در تمام منابع مکتوب جهان نام خلیج فارس و یا معادلهای آن در دیگر زبانها ثبت شده‌است.

در دوره داریوش دوم ناوگانی ایرانی به رهبری سردار صداسپ ماموریت یافت تا جهان را دور بزند وی عازم مدیترانه و سواحل شنقیط (موریتانی) تا نزدیک اشانتی و سواحل بنین پیش رفتند ولی در اثر برخورد با اقوام وحشی سفر را ناتمام کذاشتند.

ولی نخستین مدارک قطعی در این زمینه به سده چهارم پیش از میلاد مربوط است. پس از بسته شدن راه بازرگانی میان شرق و غرب در دوره عثمانی، پرتغالی‌ها متوجه اهمیت این خلیج شدند، به طوری که سراسر سده شانزدهم میلادی خلیج فارس را در تصرف خود داشتند. اما پس از آن انگلستان توانست کشورهای رقیب را از آن خارج کند و در آغاز قرن نوزدهم بر آن تسلط یابد. با این حال، در سال‌های بعد نیز کشورهای حاشیه جنوبی آن به تدریج مستقل شدند و انگلستان پایگاه‌های خود را از دست داد

نام خلیج فارس در میان یونانی‌ها

نخستین بار یونانی‌ها بودند که این خلیج را «پرسیکوس سینوس» یا «سینوس پرسیکوس» که همان خلیج فارس است، نامیده‌اند. از آنجا که این نام برای نخستین بار در منابع درست و معتبر تاریخی که غیر ایرانیان نوشته‌اند آمده‌است، هیچ گونه شائبه نژادی در وضع آن وجود ندارد. چنان که یونانیان بودند که نخستین بار، سرزمین ایران را نیز «پارسه» و «پرسپولیس» یعنی شهر یا کشور پارسیان نامیدند. استرابن جغرافیدان سدهٔ نخست میلادی نیز به کرات در کتاب خود از خلیج فارس نام برده‌است. وی محل سکونت اعراب را بین دریای سرخ و خلیج فارس عنوان می‌کند. همچنین «فلاریوس آریانوس» مورخ دیگر یونانی در کتاب تاریخ سفرهای جنگی اسکندر از این خلیج به نام «پرسیکون کیت» که چیزی جز خلیج فارس، نیست نام می‌برد. البته جست‌وجو در سفرنامه‌ها یا کتاب‌های تاریخی بر حجم سندهای خدشه ناپذیری که خلیج فارس را «خلیج فارس» گفته‌اند، می‌افزاید. این منطقه آبی همواره برای ایرانیان که صاحب حکومت مقتدر بوده‌اند و امپراتوری آن‌ها در سده‌های متوالی بسیار گسترده بود هم از نظر اقتصادی و هم از نظر نظامی اهمیت خارق العاده‌ای داشت. آن‌ها از این طریق می‌توانستند با کشتی‌های خود به دریای بزرگ دسترسی پیدا کنند و به هدف‌های اقتصادی و نظامی دست یابند.

 

 نام خلیج فارس در زبان عربی

در عربی خلیج فارس با نام بحر فارس مشخص شده است. آثار عرب زبان نیز بهترین و غنی‌ترین منابعی هستند که برای شناسایی و توجیه کیفیت تسمیه این دریا می‌تواند در این بررسی مورد استفاده قرار گیرد. در تمام منابع عربی تا قبل از سال ۱۹۵۸ خلیج فارس با نام بحر فارس و یا خلیج فارس ثبت شده‌است.

در منابع و آثار زیر از دریای فارس و چگونگی آن بیش از آثار فرهنگی موجود در هر زبان دیگری گفت و گو شده‌است. در آثار ابن بطوطه، حمدالله مستوفی، یاقوت حموی، حمزه اصفهانی، ناصرخسرو قبادیانی، ابوریحان بیرونی، ابن بلخی و دیگرانی که اکثر آنان کتاب‌های خود را به زبان عربی نیز نوشته‌اند، و همچنین در آثار نویسندگان جدید عرب از نام «خلیج فارس» بدون کم و کاست یاد شده‌است.

بحر فارس

بحر فارس نامی است که اعراب در قرون اولیه اسلام بجای دریای پارس بکار می‌بردند و این مفهوم شامل خلیج فارس و دریای عرب نیز می‌شد ولی در قرنهای اخیر تنها به پهنه آبی که شامل تنگه هرمز تا دهانه اروند رود می‌شود و بجای بحر فارس خلیج فارس می‌گفتند تا اینکه از سال ۱۹۵۸ بدنبال یک فراخوان از سوی رهبران قوم پرست در اتحادیه عرب مقرر شد که خلیج فارس را خلیج عربی بنامند و اکنون این نام جدید در ۲۲ کشور عربی بکار می‌رود و در بعضی از رسانه‌های غربی نیز این نام جدید بکار گرفته می‌شود. که این امر اعتراض شدید ایرانیان را برانگیخته‌است. ایرانیان بر این باور هستند که نام جدید جعلی و با انگیزه سیاسی و از روی تعصب قومی بکار می‌رود و همچنان نام تاریخی خلیج فارس باید استفاده شود.

سابقه و علل جعل عنوان خلیج

دوره معاصر و مشاجرات

 از دوره جمال عبدالناصر رئیس جمهور پیشین مصر، به تشویق او و اوجگیری تعصب عربی، رسماً کشورهای عربی نام تاریخی خلیج فارس را در رسانه‌ها و کتب رسمی عربی تغییر دادند.

درباره نام خلیج فارس تا اوایل دههٔ ۱۹۶۰ میلادی هیچ گونه بحث و جدلی در میان نبوده و در تمام منابع اروپایی و آسیایی و آمریکایی و دانشنامه‌ها و نقشه‌های جغرافیایی این کشورها نام خلیج فارس در تمام زبان‌ها به همین نام ذکر شده‌است. اصطلاح «خلیج عربی» برای نخستین بار در دوره تحت قیمومت شیخ نشین‌های خلیج فارس توسط کارگزاران انگلیس و بطور ویژه از طرف یکی از نمایندگان سیاسی انگلیس مقیم در خلیج فارس به نام رودریک اوون در کتابی بنام حبابهای طلایی در خلیج عربی در سال ۱۹۵۸ نوشت که «من در تمام کتب و نقشه‌های جغرافیایی نامی غیر از خلیج فارس ندیده بودم ولی در چند سال اقامت در سواحل خلیج فارس متوجه شدم که ساکنان ساحل عرب هستند بنابر این ادب حکم می‌کند که این خلیج را عربی بنامیم» 

فرد دیگری بنام سر چارلز بلگریو به قصد تفرقه بین ایران و کشورهای عرب این موضوع را مطرح کردند. سر چارلز بلگریو که بیش از ۳۰ سال نماینده سیاسی و کارگزار دولت انگلیس در خلیج فارس بوده‌است، بعد از مراجعت به انگلستان در سال ۱۹۶۶ کتابی درباره سواحل جنوبی خلیج فارس منتشر کرد و در آن نوشت که «عرب‌ها ترجیح می‌دهند خلیج فارس را خلیج عربی بنامند».

این نماینده قطعا پیش از انتشار کتاب و مراجعت به انگلستان و در راستای سیاست و دکترین معروف تفرقه بینداز و حکومت کن امپراطوری بریتانیا طی 500 سال گذشته در تمام جهان استعمار و استثمار شده در تماس با مقامات امارات جنوبی خلیج فارس این فکر را در آنها القا کرده‌است و تصادفی نیست که بلافاصله پس از انتشار کتاب سرچارلز بلگریو که نام قبلی سواحل جنوبی خلیج فارس یعنی «ساحل دزدان» را بر روی کتاب خود نهاده اصطلاح «الخلیج العربی» در مطبوعات کشورهای عربی رواج پیدا کند و در مکاتبات رسمی به زبان انگلیسی نیز اصطلاح «آرابیان گولف- عربیان گلف» جایگزین اصطلاح معمول و رایج قدیمی «پرشین گولف» می‌شود.

 

هدف انگلیس از نام‌گذاری ساختگی خلیج فارس

انگلیس‌ها نخستین عاملان کاشته شدن این تخم نفاق بودند زیرا از قدیم در صدد بودند که خلیج فارس را تبدیل به یک دریای انگلیسی کنند. بعدها در دههٔ ۱۹۸۰ میلادی آمریکایی‌ها هم به پیروی از آن‌ها از تبدیل خلیج فارس به خلیج آمریکایی سخن گفتند. از نظر آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها این منطقه «شریان حیاتی غرب» در منطقه «استراتژیک غربی» و «حوزه منافع ویژه» است، لذا اگر قادر باشند خلیج فارس را به طور مستقیم یا غیر مستقیم تحت تسلط خود در می‌آورند.

واکنش‌های دولت ایران در برابر جعل نام

دولت ایران در روز ۱۳ مرداد سال ۱۳۳۷ به دلیل تغییر نام خلیج فارس به خلیج عربی از سوی عراق و برخی دیگر از کشورهای عربی و انگلیس اعتراض خود را به دولت جدید عراق به رهبری قاسم که با یک کودتای نظامی بر سر کار آمده بود و تمایل به حرکت‌های آزادی خواهانه مصر به رهبری جمال عبدالناصر داشت، اعلام کرد.

همچنین دولت ایران در همان زمان در برابر این نام مجعول واکنش نشان داد و گمرک و پست ایران از قبول محموله‌هایی که به جای خلیج فارس نام خلیج عربی بر روی آن نوشته شده بود، خودداری کرد. ایران همچنین در مجامع و کنفرانس‌های بین‌المللی نیز در صورت به کار بردن این اصطلاح ساختگی از سوی نمایندگان کشورهای عرب واکنش نشان می‌داد. در این زمان بعضی از کشورهای عربی حتی اعتبار هنگفتی از محل درآمدهای کلان نفتی خود در اختیار بعضی از ماموران سیاسی در خارج می‌گذاردند تا با تطمیع مطبوعات خارجی نام مجعول خلیج عربی را به جای خلیج فارس رواج بدهند.

در نیمه نخست بهمن ماه سال ۱۳۷۰ خورشیدی سر ویراستار سازمان ملل متحد با اشاره به اعتراض‌های پیاپی نمایندگان ایران در آن سازمان به استفاده از نام ساختگی خلیج عربی در اسناد این سازمان از کارکنان سازمان ملل خواسته تا اعتراض دولت ایران را همیشه در نظر داشته باشند. کار به جایی رسید که در یازدهم شهریور سال ۱۳۷۱ هنگامی که حیدر ابوبکر العطاس نخست وزیر جمهوری یمن در اجلاس سران جنبش عدم تعهد که در جاکارتا پایتخت اندونزی برگزار می‌شد، از نام ساختگی خلیج عربی استفاده کرد، با اعتراض شدید نمایندگان ایرانی رو به رو شد. او سرانجام از نمایندگان ایران عذرخواهی کرد. و این عمل را غیر عمد خواند.

اما واقعیت مطلب این است که خلیج فارس یک نام کهن تاریخی است که از بدو تاریخ بر روی این خلیج گذاشته شده‌است و انگیزه تلاش حساب شده‌ای که برای تغییر این نام به عمل می‌آید جز ایجاد فتنه و اختلاف بین کشورهای این منطقه نیست. همچنان که ژان ژاک پرینی نویسنده کتاب خلیج فارس اعتراف می‌کند. «ملت‌ها و قوم‌های بسیاری بر کرانه‌های خلیج فارس استیلا یافته و فرمانروایی کرده‌اند ولی روزگارشان سپری شده و منقرض شده‌اند. تنها قوم پارس است که با هوش و درایت خود همچنان پا برجا زیسته و میراث حاکمیت خود را تاکنون نگهداری کرده‌است.» اما مشکل در میان عده معدودی از سیاسیون و دولتمردان و صاحبان سرمایه‌های نفتی است که با رشوه‌های نفتی، تخم نفاق فرهنگی می‌پراکنند. هیچ مؤسسه و سازمان معتبر غربی، حاضر نیست اصالت نام خلیج‌فارس را زیر سؤال ببرد، مگر این‌که پول خیلی سنگینی دریافت کرده باشد.

نقش رسانه های غربی

خبرگزاری «سی.ان.ان» و «بی.بی.سی» تا به حال، چندین بار عبارت «خلیج عربی» و یا «خلیج» را به کار برده و در پاسخ اعتراضات ایرانیان گفته‌اند که چون از دو طرف تحت فشار است، برای اقناع طرفین، از عبارت «خلیج» استفاده خواهد کرد و همچنین در فروردین 84 در تلویزیون انگلیس، برنامه‌ای با نام «تمدن بین‌النهرین» پخش شد که در آن، از خلیج فارس با نام «عربین گلف» نام برده شد. تلویزیون‌های آمریکا نیز در کریسمس، هنگامی که هر ده دقیقه یک بار پیام تبریک سربازان آمریکایی از خلیج فارس را پخش می‌کرد، آنان در پایان تمامی پیام‌ها، مکان خود را «خلیج عربی» معرفی می‌کردند.

برنامه تحریف ‌هماهنگ شده خلیج فارس، پای بسیاری از نشریات معتبر علمی از جمله «Nature» را هم به میان کشیده آنها را نیز وادار به استفاده از «خلیج عربی» کرده است.

در کنار رسانه‌ها و نشریات، شرکت‌ها، اشخاص حقیقی و مؤسسات غربی هم که مستقیم و یا غیرمستقیم از کمک‌های مالی اعراب بهره‌مند می‌شدند، از پای ننشسته، پروژه جایگزینی واژه جعلی را به جای «خلیج فارس» پیگیری کرده‌اند.

رئیس‌جمهور برزیل در بیانیه نهایی اجلاس کشورهای آمریکای جنوبی و اعراب که در آن، موضوع جزایر سه‌گانه هم مطرح شده بود، از نام جعلی خلیج استفاده می‌کند و از ایران می‌خواهد به اعراب، پاسخ مثبت دهد.
در جنجال تغییر نقشه‌های موزه «لوور» فرانسه که تا چند ماه در صدر اخبار کشورها بوده، که پس از پیگیری‌ها، کمک‌های میلیاردی اعراب امارات به موزه لوور سر بر آورده، علت این کار را مشخص می‌‌کند، اما توجیه وزارت خارجه فرانسه و قانون شکنی محرز این کشور، مهم‌تر از همه اینهاست.

این دستگاه در پاسخ به اعتراضات مقامات ایرانی می‌گوید: هر دو اصطلاح «خلیج» و «خلیج فارس» مورد قبول ماست و این سیاست فرانسه را به لوور هم گفته و منتقل کرده‌ایم. تأسف‌آورتر از همه اینها، اقدام کمپانی نفتی «شل» که سال‌های متمادی از سفره نفت ایرانی بهره برده و سودهای کلانی نصیب خود کرده، است.

مقاله‌ای در یکی از نشریات این کمپانی منتشر می‌شود که در آن از واژه «خلیج» به جای «خلیج فارس» استفاده می‌شود و مسئولان این کمپانی در پاسخ افکار عمومی می‌گویند که ما تردیدی نداریم که اینجا خلیج فارس است، ولی چون عده‌ای می‌خواهند آن «خلیج عربی» باشد، برای جلب رضایت طرفین، نامش را «خلیج» گذاشته‌ایم تا از برانگیختن احساسات جلوگیری شود.

 واکنش ایران در سازمان ملل متحد

تاریخ‌دانان می‌گویند که از آغاز قرن بیستم که نام خلیج فارس بیش از دریای فارس مورد استفاده قرار گرفت، این ذهنیت را ایجاد کرد که دریای پارس نامی کهن است و خلیج فارس نامی تازه که جانشین آن شده است. استدلال اعراب هم شاید این باشد که اگر دریای پارس به خلیج فارس تغییر کرده پس می‌تواند به خلیج عربی نیز بدل شود اما سازمان ملل متحد در این زمینه مرجع است. سازمانی که 22 کشور عربی و حاشیه خلیج فارس نیز عضو آن هستند تا به حال دو بار نام تاریخی و اصیل این آبراه را «خلیج فارس» اعلام کرده است.

سازمان ملل متحد اولین بار طی یادداشت unaDQ/311 به تاریخ پنجم مارس 1971 و بار دوم طی یادداشت unla4.5.8.2 مورخ دهم اوت 1984 نام رسمی دریای جنوبی ایران و شرق شبه‌جزیره عربستان را خلیج فارس اعلام کرد. کنفرانس سالیانه سازمان ملل درباره هماهنگی در مورد نام‌های جغرافیایی نیز هر سال بر نام خلیج فارس تاکید کرده است. 

اینک در واپسین اقدام، نشریه نشنال‌جئوگرافیک که یکی از معتبرترین اطلس‌های جهان را منتشر می‌کند در تصحیح تازه‌ای از این اطلس در کنار نام خلیج فارس، خلیج عربی را نیز گنجانده تا به استدلال مسئولان این اطلس برای جست‌وجوگران اینترنتی که «خلیج عربی» را کلید واژه قرار می‌دهند امکان دسترسی فراهم باشد. دولت ایران اعلام کرده است که در قبال این اقدام از توزیع مجله نشنال‌جئوگرافیک که توسط موسسه مطبوعاتی نشرآوران در ایران توزیع می‌شود جلوگیری خواهد کرد و صدور روادید برای خبرنگاران این نشریه نیز به حالت تعلیق درخواهد آمد.

اینک ایرانیان سراسر جهان در اعتراض به تحریف نام تاریخی خلیج فارس با امضای تومارهایی با تغییر نام خلیج فارس به شدت مخالفت کرده‌اند. هنگامی که سر چارلز بلگریو دیپلمات بریتانیایی در خلیج فارس نام خلیج عربی را جعل کرد دولت‌های حاشیه‌ای این خلیج تبلیغات سیاسی، مکاتبات دیپلماتیک و محور برنامه‌های آموزشی‌شان را بر نام خلیج عربی متمرکز کردند.

برخی از این دولت‌ها با پرداخت مبالغ هنگفت به چاپ نقشه‌هایی که خلیج فارس را خلیج عربی نشان می‌داد مبادرت کردند. به نظر می‌رسد دولت ایران در این زمینه پتانسیل بسیار بیشتری دارد تا جلوی یکی از تحریف‌های تاریخی را بگیرد. اعراب منطقه خلیج فارس همواره در پی ایرانی‌زدایی از منطقه بوده‌اند و اینک در شرایطی که تهران سرگرم موضوعاتی چون پرونده هسته‌ای است فرصت را برای تحریف تاریخی مناسب دیده‌اند.

 

ضرورت راهبرد دریایی و دریانوردی جامع برای ج .ا .ا نافذ بر خلیج فارس

 

با اینهمه سیاستهای استعماری قدیمی و جدیدی در اختلاف بینداز و حکومت کن باید بروشی صحیح و مستمر بمقابله های سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و .... بطریقی علمی مبادرت نمود.

چون ایران کشوری مستقل و تاریخی و دریایی با حدود 5000 کیلومتر ساحل در شمال و جنوب و حدود 60000 کیلومتر مربع دریای سرزمینی، و حدود 1000000 کیلومتر مربع سرزمین ویژه اقتصادی میباشد و عزم توسعه اقتدارخود را داشته که ناچارا باید از طریق شکوفایی اصولی حوزه قدرت دریایی کشور (هر دو مولفه تجاری و نظامی دریایی دهگانه موصوف) اجرایی شود.

 

لذا واضح است که برای حفظ منافع  خرد و کلان توسعه ای خود نیاز به ایجاد یک راهبرد جامع و سازمان یافته جدید دریایی برای نیل به اهداف درازمدت و استراتژیک 50 ساله آتی خود دارد.

 

نیاز کشور به تدوین و تصویب سند سیاستهای دریایی

 

کثرت انواع استفاده های از دریا و ضرورت به ایجاد یک سند جامع دریایی

 

* وجود بازیگران بسیار قوی دولتی و غیر دولتی در سواحل و دریها : وزارتهای دفاع، راه، بنادر و کشتیرانی، نفت، نیرو، کشور، جهاد و کشاورزی، بازرگانی و مناطق آزاد و صنعتی دریایی و ساحلی غیره

 

* هنوز ما مدیریت سیاسی یا علمی-تجربی بر دریاها و سواحل را دنبال میکنیم!

 

خصوصیات سند جامع دریایی کشور :

 

قابلیت پایداری در طول زمان

نظارت دولت و مردم

شناسایی رابطه اقیانوس، زمین و فضا با هم

مدیریت مبتنی بر اکو سیستم

احساس مسئولیت جهانی

پاسخگویی

مشارکت ملی

 مدیریت علمی با اهداف معین استفاده از منابع و مواهب دریا و همکاری با دانشگاههای دریایی برای شناسایی مشکلات و تنگناهها و راهکارها

توسعه متقابل صنایع دریایی و آموزش و پژوهشهای دریایی، استفاده از علوم و اطلاعات جدید دریایی و ....

 

اقداماتی که باید انجام شود :

ایجاد یک سازمان یا شورای اجرایی دریایی در سطح حوزه های ریاست جمهوری عامل بر کلیه موسسات بهره بردار و ناظر بر دریا

توسعه مراکز در کلیه استانهای ساحلی و غیر ساحلی

افزایش بودجه های تحقیقات دریایی و ساحلی کشور

حمایت قاطع و گسترده و درازمدت از موسسات آموزش متوسطه و عالی دریایی کشور.

انجام کارهای رسانه ای انبوه و گسترده و چاپ مقالات بزبان لاتین در خارج از واجبات خنثی کردن توطئه های گشترده استعمارکهنه و نو در مبارزه با ایران و خلیج فارس به عنوان بخشی از هویت ملی قومی، زبانی و فرهنگی و تاریخی ما میباشد! که نباید کمتر ازفعالیتهای انبوه دول وابسته حوزه خلیج فارس و ماورای آن انجام گردد! که خطری جدی را برای هویت ما طی 50 سال آینده در بر خواهد داشت.

 

با احترام دکتر پرویز باورصاد

دانشگاه خلیج فارس بوشهر 9-2-1400

 

 

دیدگاه ها
شما نیز دیدگاه خود را ثبت نمایید
نام *
پست الکترونیک *
5 + 1 =